• ۰۹۱۲۸۶۰۲۱۷۸
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

  • آخرین باری که به همسرت گفتی دوستت دارم کی بوده؟

    آخرین باری که تو چشمهای هم نگاه کردید و برای آینده ی خودتون و فرزندانتون برنامه ریزی کردید بدون مقصر کردن هم و سرزنش فقط  با محبت و صمیمیت کی بوده؟??‍?‍??‍?‍?

    برای داشتن زندگی موفق و آرام باید روی رابطه ی با همسر و اطرافیان بیشتر وقت گذاشت.?

    باید خود و همسرتون رو بیشتر بشناسید و به جای دست گذاشتن رو نقاط ضعف یا مشکلش ،نقاط قوت رو توی همسرتون پررنگ کنید.

    حساب کنید چند ساعت با عشق در کنار یکدیگرید؟حالا توقع خودتون از زندگی تون رو حساب کنید.❓❓❓

  • ترس یک احساس و هیجان است که در ذهن افراد پرورش پیدا می کند و انسان را از خطر حفظ می کند. ترس علت بیرونی دارد در حالی که دلشوره و اضطراب بدون وجود تهدید خارجی می باشد.

    کودکان در زمان شکل گیری شخصیت و ایجاد عادات مختلف بامشکلاتی از قبیل ترس، ناخن جویدن، لکنت زبان، تیک، اضطراب و...مواجه می شوند.

    هدف از بررسی ترس و عوامل و علل آن، نحوه ی پیشگیری ، درمان این بیماری روانی که برای کودکان و بزرگسالان مشکلات زیادی به وجود می آورد دادن اطلاعات پیرامون ترس طبیعی و غیر طبیعی و فوبیا و حل این بیماری می باشد.

    انواع ترس

    روانشناسان معتقدند که کودک ترس و اضطراب را از طریق یادگیری، فرا می گیرد.البته تعدادی بر این باورند که زمینه ی ترس از هنگام تولد در نوزاد وجود دارد.ترس اکتسابی است ولی زمینه ی توارثی نیز دارد.

    ترس: احساس ناخوشایندی که در رویارویی با خطر ایجاد می شود و طبیعی است. کودکان تمایل شدید به اکتساب ترس های مادران از خود نشان می دهند و این در مورد ترس از حیوانات، حشرات، رعد و برق و....ملاحظه می شود.کودک از طریق همانندسازی یا مشاهده ی مادر ترس را فرا می گیرد.

    انواع ترس

    1-استرس ها: به صورت دیدن یک صحنه ی ترسناک یا شنیدن صدای وحشتناک در انسان ایجاد می شود و گاهی باعث نجات انسان از خطر می شود.

    2-فوبیاها: ترس بیمارگونه که نوعی اختلال است و به دلایل مختلفی که در گذشته اتفاق افتاده، ایجاد می شود.این نوع ترس گاهی باعث اختلال در زندگی عادی فرد می کند.

    مواردی از ترسهایی که به ترتیب وجود دارد عبارتند از: ترس از مکان/ ما/ خزندگان عجیب/ بلندی/ تاریکی/ سگ/ صائقه/ دیگرا/ پرواز/ دندانپزشک

    عکس العملهای معمول در برابر ترس: فریاد کشیدن – حمله آنی – فرار کردن – بیهوش شدن

    از بدترین آثار بدنی ناشی از ترس ،آسیبی می باشد که به قلب و سیستم قلبی عروقی وارد می شود و در بلند مدت مشکلات قلبی جدی را به وجود می آورد.

    ترس باعث افزایش سطح هورمون آدرنالین و کورتیزول می شود و در بلند مدت با هورمونهای مرتبط دیگر می تواند اثر منفی بر سیستم ایمنی بدن و تضعیف آن در برابر عفونت ها ،ویروس ها و بیماری های دیگر شود.

    این احساس ناخوشایند در بلند مدت نه تنها به اضطراب بلکه به افسردگی، احساس غم،کج خلقی و خستگی منجر می شود و این پایداری حالت باعث کاهش اعتماد به نفس و تضعیف حافظه و سهل انگاری در فرد می شود.

    ریشه ی ترس این است که ما در مورد موضوع ترسناک از دید خودمان اطلاعات نداریم و آن را تجربه نکرده ایم و خارج از کنترل ماست. داشتن تجربه ی منفی در مورد یک موضوع هم باعث ترس از آن می شود.

    یکی از بهترین راههای مقابله با ترس روبروشدن با آن موضوع است.

    راه مقابله با ترس

    برای کاهش یا حذف ترس راههای زیر پیشنهاد می شود:

    1-تقویت اعتماد به نفس:حذف جمله ی من نمی توانم و قبول خود

    2-بازسازی تصورات ذهنی: تعویض تصور ذهنی با واقعیت

    3-تقویت ایمان: احساس وصل بودن به منبع قوی در تنهایی

    4-گام های کوچک برای غلبه بر ترس

    5-تکرار فعالیت ها و گامهای کوچک

    6-نمونه های حل شده ی ترس خود را بیابید.

    7-درباره ی نگاه و فکر دیگران نسبت به خود نگران نباشید.

    8-منظم ورزش کنید.

    9-عضلات خود را آرام کنیدبا دوش آب گرم گرفتن/ انجام حرکات کششی/ ماساژ/ خواب شبانه

    10-تغذیه مناسب با سبزیجات/ میوه/ حبوبات/ پروتئین/ خوردنی های کاهش دهنده ی استرس: فندق و آجیل/ ماهی چرب/ تخم مرغ/ تخم کدو تنبل/ شکلات تلخ/ زردچوبه/ بابونه چای سبز

    11-آهسته کردن انجام کارهای زندگی

    12-گوش کردن موسیقی دلخواه

    13-رفتن به طبیعت

    14-دعا و نماز و نیایش

    15-یوگا و مدیتیشن/ خندیدن

  • ممنون که وقت گذاشتی برای آموزش

    تو دوران قرنطینگی کمی به روان خودمون بپردازیم.

    اگه با آموزش مهارت ها موافقید یا مخالف،اعلام کنید .

    در هر صورت من آموزش رو براتون میزارم??

    زندگی همراه با یادگیری جذاب است.

  •  احساسات مجموعه ای از حالات (خشم، تنفر، شادی، عشق، اندوه، ترس و...)در فرد می باشد.

    احساسات بیانگر وضعیت روانی فرد بوده و برای رفتار مناسب در شرایط مختلف مهم و تغییرات روانی در مغز ایجاد و به صورت واکنشهای ارادی دستگاههای عصبی نشان داده و مرکز آن "آمیگدال" می باشد.

    کلید موفقیت در روابط زناشویی بیان احساسات واقعی و شفاف خود و گفتن حقایق عاطفی و احساسی به فرد مقابل می باشد.اما قبل از بیان این احساسات واقعی به دیگران باید خود از وجود آنها آگاه باشیم و درباره ی آنها فکر کنیم و به اصطلاح با استفاده از فراشناخت به نحوه و علل وقوع آنها اشراف یابیم.

    جان گری می گوید: آیا تا به حال شده وقتی واقعا ناراحت بودید،بخندید؟یا وقتی ترسیده اید عصبانی و رفتار آزار دهنده نشان دهید؟ یا وقتی احساس گناه کرده اید فرد دیگری را سرزنش کنید؟

    چرا گاهی انسان در پاسخ به موقعیت های خاص عکس العمل مناسب و در خور موقعیت نشان نمی دهدو عکس العمل ناسازگار با موقعیت شرایط را خراب تر می کند.

    با توجه به نقش لایه های عمیق احساسات در شکل گیری شخصیت ،روابط بین فردی و خصوصا روابط زناشویی را بررسی می کنیم.

    احساسات و تاثیر آن بر روابط زناشویی

    حقیقت گویی به خود :

    ما مخرب ترین دروغ ها را به خود می گوییم و با توجه به نقش روابط عاطفی در پایداری و کیفیت روابط زناشویی، دروغ های عاطفی و سرکوب احساسات خود، بزرگ ترین تهدیدها برای زندگی زناشویی هستند.

     

    رابطه ی سرکوب احساسات و مکانیزم های دفاعی :

    چرا احساسات واقعی ما از حیطه ی هوشیاری مان بیرون می مانند؟

    انسان در سازمان روانی خود از فرایندهایی که او را از استرس ،اضطراب و ناراحتی دور نگه می دارد،استفاده می کند که توسط زیگموند فروید مطرح و طبقه بندی شد که مکانیزم دفاعی گفته می شود.

    پایه ای ترین مکانیزم سرکوب است یعنی افکار و احساسات ناخوشایند آدمی به طور خودکار از حیطه ی هوشیاری به سرزمین ناهوشیار او انتقال می یابد و ما در زندگی روزانه ی خود در حیطه ی هوشیاری از این احساسات آگاه نخواهیم بود و این سرکوبی تاثیرات خود را در زندگی ما به جای می گذارد.

    اگر این سرکوبی مربوط به افکار تلخ و احساسات آزاردهنده باشد این فرایند به ظاهر فراموش می شود و ما در بیان آگاهانه حقایق احساسی ،ناخواسته ناتوان می شویم و هم به خود و هم به شریک زندگی خود دروغ می گوییم و همین عدم بازگویی حقایق به تدریج روابط عاشقانه ی ما را از هم می پاشد.

    در این سرکوبی ما پنج لایه ی احساسات را از حیطه ی هوشیار ی خود می رانیم.

    مثال:در حال دعوا با همسر و خشمگین و در حال سرزنش او و همه ی تقصیر ها را متوجه او می کنید،می دانید چرا خشمگین هستید؟جواب اکثر افراد :چون کار خطایی کرده و مرا عصبانی کرده ولی جواب عمیق تر از این است:

    ما در روابط میان فردی معمولا از کسانی خشمگین می شویم که به هر طریق برای ما مهم تر هستند .اگر از همسر خود خشمگین هستید نشانه ی عشق و علاقه ی شما به اوست.

    این واقعیت دارد در پس هر خشمی در زندگی زناشویی علاقه ای پنهان است.

    احساسات و تاثیر آن بر روابط زناشویی

    سطوح احساسات به شریک عاطفی :

    1-خشم

    2-آزردگی

    3-ترس و عدم امنیت

    4-گناه و پشیمانی

    5-عشق

    وقتی شما احساس خود را به صورت خشم ابراز میکنید چهار سطح دیگر در سازمان روانی شما فعال است ولی از حیطه ی آگاهی و هوشیاری شما خارج و آن را لمس نمی کنید پس نمی توانید آن را به طرف مقابل انتقال داده وتبعات منفی این احساسات سرکوب شده در شما باقی مانده و دچار خلل در ابراز عشق ومحبت به شریکتان می شوید.

    اما اگر پنج سطح احساس را شناخته و ابراز کنید سوءتفاهم و درگیری از بین می رود اگر نتوانیم عواطف منفی خود را احساس کنیم ،کم کم قدرت درک و احساس عواطف مثبت را از دست می دهیم.

  • لجباز کسی است که در مورد کاری که قرار است انجام دهد، ذهنش را تغییر نمی دهد و توضیح مشخصی را درباره ی علت مقاومت خود ،ارائه نمی کند.

    درکودکان لجبازی واکنش نامطلوبی است که کودکان نسبت به محیط، شرایط و رفتار والدین یا بزرگ ترها از خود نشان می دهند.

     لجبازی

    دلایل لجبازی

    1-دفاع از هویت خود: برخی مردم فکر می کنند اگر مردم با انها موافق نباشند، آنها بی ارزش می شوند. آنها خود را با ایده ها، تصمیمها و افکارشان می شناسند و به همین علت ,حس می کنندکه هویتشان لطمه دیده است.

    2-باور داشتن به اینکه همه در حال تلاش برای تغییر باورهای او هستند: برخی به هر دلیلی باور دارند که کسی به ایده های آنها توجه نمی کنند و به همین دلیل ،آنها تلاش می کنند که عقاید مخالف داشته باشند و با این کار ،دیگران را مجبور می کنند به آنها توجه ویژه داشته حتی اگر خود، از درون قانع شده باشند.

    3-داشتن دلیلی که نمی توانند فاش کنند: گاهی فرد دلیل محکم برای تغییر نکردن و ماندن پای حرف خود را ندارند، اما به خاطر خجالت کشیدن یا دلیل دیگری ،تصمیم می گیرد دلایلش را مخفی کند.

    4-جلب توجه دیگران

    5-کنترل شدید والدین یا طرف مقابل

    6-تبعیض والدین

    7- سن کودک (بین 2تا3 سالگی) برای کسب استقلال که قسمتی از مرحله ی رشد اوست. البته لجبازی در کودکان از 2 سالگی شروع و در سن 3-4به اوج خود رسیده  و در6-7سالگی کاهش می یابد.

    8-محک زدن بزرگ ترها

    9-فرصت ندادن و کم حوصلگی والدین

    10-خستگی و گرسنگی

    11-بیماری های مداوم

    12-تولد نوزاد جدید

    13-تغییر فضای خانه (تغییر شغل والدین، تغییر منزل، فوت وابستگان و....)

    14-تقلید و بد آموزی از بچه ها یا دیگران

    15-ویژگیهای شخصیتی کودک

    16-نداشتن آزادی عمل و دخالت در کارهای او

    لجبازی می تواند باعث تخریب رابطه شود، افراد لجباز سعی دارند مخالف حرف دیگران عمل کنند پس به آنها بگوئید مثلا "مردم می گویند رابطه ی شما به سرعت تمام خواهد شد."پس سعی می کند بهترین بوده و ثابت کند که مردم اشتباه می گویند پس بیشتر عاشق شما خواهد بود البته این مثال برای بزرگسالان صدق می کند.

    لجبازی

    روش برخورد با فرد لجباز

    1-مذاکره کنید و از حساسیت افراطی پرهیز کنید و نرمش و انعطاف داشته باشید.

    2-رفتار غیر لجبازانه را تقویت و قضاوت عجولانه نداشته باشید و از تنبیه ، تحقیر، تهدید و .. پرهیز کنید.

    3-از آنها تعریف و تمجید کنید ولی درست و به موقع.

    4-روی نظر خود اصرار نکنید.

    5-نشان دهید برای عقاید آن ها ارزش قائل هستید.

    6-سعی کنید دلیل پشت لجبازی را متوجه شوید.

    7-عبارت "تو اشتباه می کنی "ممنوع

    8-حس مهم بودن را به فرد بدهید و اطلاعات کافی در اختیارش قرار دهید.

    9-در برابر این افراد محکم باشید.

    10-به روی آنها نیاورید که لجبازی می کنند.

    11-وجوه اشتراکتان را  "در بزرگسالی" پیدا کنید.

    12-تغییر را کم کم برای آنها آسان کنید.

    13-الگوی تکراری را بشکنید.

    14-نقش آدمهای ضعیف و بیچاره را بازی نکنید.

    15-چرب زبانی نکنید.

     لجبازی

    روش های کاهش لجبازی

    1-روش خاموشی

    2-روش تقویت رفتار ناهمساز

    رژیم عذایی نامناسب روی لجبازی تاثیر دارد مثل مصرف سردی ها، تنقلات، کاکائو، بازی های رایانه ای بیش از یک ساعت در روز ، بی موقع خوابیدن، بد خوابیدن.

    در کودکان می توان حواس او را به چیزهای دیگری غیر از خواسته اش پرت کرد.

    همچنین امنیت با قاعده ایجاد کنید یعنی از دور مواظب کودک باشید ولی مانع بروز خلاقیت او نشوید.

     موقع انجام کار توسط کودک که در حال تمرکز است مرتب او را صدا نزنید یا کارهای انجام نشده اش را تذکر ندهید چون او روی مسئله ی دلخواهش تمرکز کرده است و پاسخگو نیست.

  • باور: ذهنیتی است که در ضمیر ناخودآگاه و تفکر ما وجود دارد.باور یعنی تکرار مداوم یک تفکر.

    نیرومندترین و خلاق ترین نیرو در جهان،قدرت باور است که اساس اصلی قانون جذب می باشد.

    باور انواع مختلفی دارد:برخی از آنها برای شما موفقیت و بعضی شکست و پس رفت می آورد.

    تاثیر باورها و تفکرات

    باورهای مثبت و منفی : درونی و بیرونی

    باورهای مثبت درونی که ایمان واعتقاد هر فرد می باشد باعث افزایش اعتماد به نفس شده و انرژی درونی هر فرد را برای مقابله با مشکلات زندگی افزایش می دهد.

    یکی از موانع رشد عزت نفس، افکار منفی- باور منفی و فرض های منفی است.

    افکار لایه ی رویی و باور لایه ی زیرین افکار هستندکه قبولشان داریم چون سالهاست آنها را پذیرفته و خودمان نمی دانیم اشتباه است.فرض های منفی رابط بین افکار و باورهای منفی ما هستند.بیشتر اختلافات زناشوئی، تعارض ها و کشمکش ها در روابط زن و شوهر نتیجه ی مهارت های نابسنده ی افراد در برقراری ارتباط و یا ناتوانی آنان در حل مشکلات که ناشی از عدم مثبت اندیشی است تلقی می شود و این زوج ها خوش بینی کمتر و رفتارهای بدبینانه ی بیشتری بروز می دهند.

    خانم آیلین کدی (نویسنده ی کتاب های انگیزشی ومعنوی): وقتی می فهمید قدرت منفی بودن، در گرو باور داشتن آن است می توانید از آن عبور کنید.

    باورهای مثبت سبب افزایش تمرکز و ایمان و اعتقاد قلبی شما در زندگی شده و کمک می کند به اهداف خود برسید. افزایش باور مثبت، میزان ریسک را در زندگی کاهش و باعث افزایش تفکرات مثبت و سازنده و نهایتا منجر به موفقیت و پیشرفت می شود.

    اما باورهای منفی مانع رسیدن به موفقیت و قدرت انجام کارها ی گوناگون را از شما گرفته و سبب رسیدن به ناکامی و از دست رفتن فرصت های زندگی می شود.

    یک باور منفی یا اشتباه می تواند باعث ایجاد چندین باور منفی و غلط شود و پلی نامرئی به سمت شکست برای شما می سازدکما اینکه تا لحظه ی شکست متوجه آن نخواهید شد.

    باورهای درونی ما نشات گرفته از مدل ها و تصورات ذهنی می باشد.یعنی بر اساس تفکرمان ،تصورات ذهنی ساخته و منجر به تصمیم گیری در شرایط مختلف می شود که برسلامتی و توانائی ما تاثیر دارد.

    این باورهای منفی و مثبت تحت تاثیر عوامل شخصیتی و فرهنگی قرار دارد.باورهای درونی اگر منفی  باشند،ارتعاشات ما منفی و قانون جذب برای ما عکس عمل می کند.

    اولین گام برای تغییر باورها،شناسایی باورهای منفی و نوشتن آن وسپس جایگزینی با الگوهای باورهای مثبت است.

    با مطالعه مقاله ی (تمرین استرهیکس) می توان به کمک قانون جذب،باورهای مثبت خود را تقویت کرد.باید توجه داشت که باورها چون دو نوع درونی و بیرونی هستند تغییر باورهای بیرونی وظاهری سریع تر و آسان تر است چون باورهای درونی بنیادی و ریشه ای هستند.

    تاثیر باورها و تفکرات

    برای تغییر باور درونی باید ایمان وصبر داشت و البته این انرژی زیادی از مغز می گیرد پس مغز تلاش می کند ما را منصرف و نا امید کند.

    1-در شرایط گوناگون زندگی خوشبین باشید.

    2-به آینده امیدوار و اهداف خود را شجاعانه دنبال کنید.

    3-افکار درونی خودراتغییر و افکار مثبت و همسو با اهداف خود را در نظر بگیرید.

    4-جسور بوده و دست از تلاش نکشید.

    5-باور قلبی سبب افزایش انگیزه می شود پس روزانه ده دقیقه به تمرکز روی اهداف و آرزوهای خود بپردازید.

    6-سعی کنید دانش ومهارت لازم در زمینه ی باورهای محدود کننده به دست آورید.

    7-نگران اتفاقات نیفتاده نباشید.

    8-ذهنت را از نو بساز(فرانکلین روزولت می گوید:انسان زندانی سرنوشت خود نیست ،تنها زندانی تفکرات خود است).

    9-عبارت تاکیدی خودت را بساز:یعنی کارهایی که نمی توانی انجام دهی را بنویس. جای افعال منفی از افعال مثبت استفاده کن.

  • دروغ از نظر لغت یعنی کتمان واقعیت

    دروغگویی یک صفت ناپسندیده است که بعضی کودکان و بزرگسالان به آن مبتلا هستند و چنان شایع هست که گویی عادت شده است.

    هیچ انسانی فطرتا و ذاتی دروغگو نیست . او دروغ گویی را از محیط خود یعنی خانواده ، مدرسه و... به طور کلی اجتماعی که در آن زندگی می کند ،یاد می گیرد.

    دروغ گویی مانند سایر بیماری های روانی و عاطفی ، ابتدا از مسئله ی ساده و کوچک آغاز می شود و اگر به موقع درمان نشود ، به یک بیماری روحی تبدیل می شود که مشکلات زیادی برای فرد مبتلا و دیگران فراهم می سازد.

    سالهای اولیه ی تربیت کودکان ارزشی به غایت والا دارد. برای اینکه فرزندان خود را راستگو تربیت کنیم می بایست نسبت به اعمال خود نهایت دقت را داشته و در ارتباط با دیگران دقت کنیم چون در جامعه تربیت های متفاوتی وجود دارد.

    در روایات اسلامی آمده است که "دروغگو با مرده برابر است ، زیرا فضیلت زنده بر مرده اعتمادی است که انسان به او دارد و هنگامی که به سخن کسی که (به خاط دروغ گو بودنش) اعتمادی نباشد، گویی زندگی او باطل شده است.

    دروغگویی

    علل دروغ گویی:

    1-ترس : ترس از مجازات ، خدشه وارد شدن به آبرو

    2-اجبار

    3-الگوهای نامناسب : دیدن دروغ توسط والدین و انجام کارها به کودک روش حل مسئله را به طور اشتباه می آموزد.

    4-احساس حقارت: حقارت و کم بینی و بی ارزشی خود برای نداشتن صفت یا چیزی که برای فرد مهم است باعث می شود او به دروغ پناه برده تا از دریافت این صفت یا خصوصیت خود را باارزش و در مرتبه ی بالاتر ببیند.

    5-نیازهای ارضا نشده

    6-خود شیفتگی

    7-بی ثباتی شخصیتی

    8-حسادت و رقابت

    9-کسب منافع

    10-خودنمایی و غرور

    11-پوشاندن لغزش

    12-تحمیل تکالیف سنگین و داشتن توقع بیش از طاقت برای فرد

    13-جلب توجه دیگران

    14-آموزش نادرست خانواده

     

    پیامد و عوارض دروغ گویی

    1-سلب اعتماد به نفس عمومی

    2-بی اعتباری دروغ گو

    3-از بین رفتن ایمان دروغ گو

    4-دردسر و زحمت برای دروغ گو و دیگران

    5-مانعی برای خودشناسی

    6-عامل فسادهای دیگر

    7-آوردن اضطراب و هراس برای فرد دروغ گو

    8-دروغگو حافظه ندارد و دروغ فراموشی می آورد.

    تاثیر دروغ بر روابط زوجین

    اعتماد یکی از ارکان اساسی هر ازدواجی می باشد. زوجین مبنا را بر صداقت فرد مقابل خود گذاشته و انتظار دارند همسرشان در موقعیت های مختلف با صداقت با آنها برخورد کنند و در صورت دروغ موجب ناراحتی و بی اعتمادی می شوند.

    مردان به علل مختلفی به همسرشان دروغ می گویند تا عاقبت اندیشی خود را نشان دهند یا مسئله ای را پنهان کنند و فکر می کنند با این کار مصالح زندگی زناشویی را رعایت کرده اند حال آنکه شرایط را پیچیده تر و بغرنج تر کرده اند.

     

    علل دروغ گویی مردان

    1-نگران نکردن همسر

    2-غر زدن همسر

    3-حفظ عزت نفس

    4-نا امن بودن فضا

    5-ترس از دست دادن همسر

     

    علل دروغ گویی زنان

    1-ترس از گفتن حقیقت و نداشتن فضا برای گفتن حقیقت

    2-تلاش برای حفظ زندگی زناشویی

    3-اطمینان خاطر دادن به همسر

    4-جلوگیری از بحث و دعوا

     

    عذر خواهی شامل چهار قسمت می باشد:

    1-اعتراف به اشتباه

    2-معذرت خواهی

    3-جبران کردن

    4-عدم ارتکاب مجدد

     

    حضرت علی (ع) می فرماید: از دوستی با دروغ گو بپرهیزید که او همچون سراب است ،دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک تو را دور می سازد.

    دروغگویی 

    درمان دروغ گویی

    1-خوب گوش کردن

    2-شناخت علت ها و دادن اگاهی

    3-ایجاد مجیطی سالم و رعایت انصاف

    4-نشان دادن ارزش راست گویی

    5-اجازه ی بیان احساساتو تعدیل انتظارات از فرد

    6-عفو بخشش و ارائه ی محبت

    7-توضیح اغراق آمیزی از واقعیت

    8-ایمن کردن از مجازات

  • عزت در لغت به معنای شکست ناپذیری

    عزت نفس :

    باور واعتقادی که فرد درباره ی ارزش و اهمیت خود دارد و از پایه های اساسی شخصیت آدمی بوده وباعث میل به افتخار و سربلندی شده ، از فضیلت های اخلاقی ،محرک آدمی در اجرای دیگر برنامه های اخلاقی تلقی می شود.

     عزت نفس

    اعتماد به نفس:

    آگاهی داشتن به استعدادها، توانمندی ها ، ارزش انسانی خود و جایگاهی که هر کس در این دنیا دارد وسعی و تلاش طبق اتکا به آن نیروها و استعدادها می باشد.

     

    ویژگی افراد دارای عزت نفس بالا

    1-مستقل عمل می کنند، در مواردی چون وقت، پول، حرفه، لباس و خود دست به تصمیم گیری و انتخاب می زند.

    2- مسئولیت پذیر هستند. سریع و با اطمینان عمل می کنند.

    3- به پیشرفت هایشان افتخار می کنند.

    4- به چالش های جدید مشتاقانه روی میآورند.

    5- دامنه ی وسیعی از هیجانات و احساسات را نشان می دهند.

    6- ناکامی را به خوبی تحمل می کنند.

    7- می توانند خود را محاکمه کنند.

     عزت نفس

    عوامل موثر بر عزت نفس قوی

    1-خودآگاهی و شناسایی خود

    2-ارزش گذاشتن به هر آنچه هست.

    3-باور به بی همتایی و بی نظیر بودن خود

     

    بچه ها دوست دارند احساس استقلال کنند تا عزت نفس بالایی داشته باشند.

    کسی که عزت نفس ندارد اعتماد به نفس هم نخواهد داشت.بین کجروی اجتماعی و عزت نفس ارتباط وجود دارد و اینکه بزهکاران کمترین عزت نفس را دارند. نداشتن عزت نفس موجب انتقاد شدید فرد از خود شده که اضطراب ،افسردگی و....را به دنبال دارد و دچار مشکلات فراوان شده و شکست می خورد.

     

    عوامل کاهش یا افزایش عزت نفس

    عوامل درونی: توسط خود فرد ایجاد و ریشه در افکار ، باورها، عادت ها او اعم از تمریناتی که برای کاشت رفتارهای جدید در خودش می کند، دارد.

    عوامل بیرونی: ریشه در محیط دارد. پیام های کلامی و غیر کلامی که فرد از دیگران دریافت می کند و شیوه تربیت او توسط خانواده ، معلمان، مدرسه و فرهنگ جامعه

    کودکانی که می دانند بدون پاداش های ظاهری همچنان احترام آنان حفظ می شود دائم در مسیر موفقیت هایی که دوست دارند باقی می مانند، و کودکانی که مدام دنبال معیارهای ظاهری موفقیت می دوند، در مسیر مصرف داروهای آرام بخش ،ابتلا به زخم معده و عزت نفس پائین قرار دارند واقعیت این است که هیچ کسی نمی تواند همیشه در مقایسه با دیگران نفر اول باشد، اما همه می توانند در نظر خودنفر اول باشند به شرطی که ملاک ها درونی باشد. اگر شاخص ظاهری برای موفقیت ، ملاک باشد باید حتما در آن کار صددرصدموفق و نفر اول شود تا احساس عزت نفس مثبتی بکند و در طول تاریخ بشر ، هیچگاه یک نفر همیشه برنده  نبوده است.

    به کودکان بیاموزید با خود رو راست و صادق باشند.

    کودکی که مرتکب غفلتی می شود، انسان غافلی نیست ،بلکه فقط عمل کرده است و این عمل به او فرصت رشد می دهد.

     

    راههای بالا بردن عزت نفس

    1- الگو گیری از والدین برای روبرو شدن با مسائل زندگی

    2- توجه به تفاوتهای فردی، ویژگیهای رشدی، مهارتها، قابلیتها، عواطف، منش، استعداد

    3- اعتماد به فرزندان و سپردن مسئولیت منزل و بعضی کارها به او

    4- تقویت رفتارپسندیده ی کودک و بی اعتنایی به رفتار ناپسند

    5- تحسین به جای انتقاد، انتقاد مداوم باعث لجبازی می شود.

    6- عدم تحقیر کودک توسط خودش

    7- کاهش تاکید بر معیارهای ظاهری موفقیت ، دویدن بی امان دنبال پاداش ،مقام، رتبه

    به جای پرسش ، معدل کارنامه ات چند شده؟ باید پرسید:آیا از خودت راضی هستی؟

    به جای برنده شدی؟ بگوئید: آیا از این که در مسابقه شرکت کردی و مهارت بیشتری کسب کردی ،لذت می بری؟

    عزت نفس

مطالب اخیر

عضویت در خبرنامه